سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان حاکم بر مردم اند . [امام علی علیه السلام]

غریبی آشنا

میگیم خدا از رگ گردن به ما نزدیکتره ولی کاش باور میکردیم ، همه ی ما تو زندگیمون گاهی به مشکلاتی بر میخوریم که به نظرمون فقط یه  معجره میتونه نجات بخشمون باشه ، با خودمون میگیم چطور ممکنه این مشکل حل بشه ؟ ولی حل میشه ، آسون تر از اونی که فکرشُ بکنی...

اصلا بنده ی خوبی نبودم برای خدایی که خیلی خیلی کمکم کرده ، چه مشکلاتی که حل شد ، جاهایی که مونده بودم چیکار کنم ، جاهایی که یه لشکر رابطه با پوشش ضابطه به نبرد با من اومده بودن برای نرسیدن من به چیزی که حقم بود ، اونجایی که فقط یه قدم با گناهی که نمیتونستم به خاطر ارتکابش هرگز خودمُ ببخشم فاصله داشتم ؛ اصلا نفهمیدم چی شد که منصرف شدم... جایی که وقتی میخواستم برای حل کردن مشکلم اقدام کنم ، همه بهم میخندیدن چون فکر میکردن محاله حل بشه ، ولی حل میشد...

چه روزای خوبی بود ، روزایی که همه ی سعیم این بود که هر روز بهتر از دیروز باشم ، روزایی که به عشق تو دهن شیطون زدن صبح های چهارشنبه میرفتم مسجد محلمون و نمازُ با زیارت عاشورا میخوندم...

با همه ی بدی هام بازم کنارمه ، همراهمه و دستشُ روی سرم حس میکنم گاهی حقایقی بر من روشن شد که زندگیمُ نجات داد ، از یه تردید بزرگ نجاتم داد ، اونقدر مطمئنم کرد که هیچ چیزی نتونست منُ از تصمیمی که گرفتم باز داره...

خدایا شکر

یادته بهت گفتم نگران من نباش؟ تو زندگیم گناهی نکردم که کفاره ش اونی باشه که تو نگرانشی ؟

یادته گفتم من اطمینان میکنم مثل همیشه و پاسخ اطمینانمُ میگیرم ؟

چه بهتر که این پاسخ از خدا باشه ، پاسخی که شاید حقیقتی تلخ باشه.... 

خیلی دورم واون خیلی بهم نزدیکه

دوست دارم حقایقی را که از جام توست ،حتی به قیمت تلخ کامی

خدایا شکرت ، مثل همیشه کمکم کن

پ ن :

1) چند روز پیش این متنُ‏ نوشته بودم ، دیدم فردا روز خداس و این بهانه ای شد برای انتشارش... البته هر روز ، روز خداس ولی ما غالبا یادمون میره....

2)فردا عید غدیره ، دوست د ارم یه جمله ی خاص در این مورد بگم ولی هیچی به ذهنم نمیرسه ، فقط میتونم تبریک بگم و بگم همونقدر که سعی میکنیم برای مناسبتی این چنینی جملات شاعرانه به کار بریم سعی کنیم از پیروان خوب امام علی(ع) باشیم حداقل طوری باشیم که بتونیم خودمونُ پیرو وشیعه ی اون حضرت بدونیم .

3) یکی از بچه های وبلاگ نویس برام کامنت گذاشته بود و گفته بود که پسر عموی 17 سالش فوت کرده  جا داره بهش تسلیت بگیم و براشون از خدا طلب صبر کنیم و همینطور طلب مغفرت برای عزیز از دست رفته شون...




مسعود باوان پوری ::: سه شنبه 85/10/26::: ساعت 1:40 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :7257
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مسعود باوان پوری
اهل کرمانشاه شهرستان هسلام آباد غرب هستم و اکنون در دانشگاه زابل مشغول تحصیلم ولی ترم بعد در دانشگاه رازی خواهم بود
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<